حنانه یکی یدونه چشم وچراغ خونه

نظرات (7)

عقیق
24 بهمن 92 10:10
اللهم ارزقنا...
مامانی وبابایی
پاسخ
الهی آمین
شیما
24 بهمن 92 10:27
خداکنه امسال اجازه بدن بریم پیششون
مامانی وبابایی
پاسخ
آره واقعا
سمیرا
24 بهمن 92 11:31
یعنی دوباره میبینم انقدر دلم میخواست اونجا بودم..آه ه ه... التماس دعا...
مامانی وبابایی
پاسخ
فکر کنم دل همتون رو هوایی کردم؟؟؟؟ ایشالله همگی باهم زائر بشیم فعلا که خبر های خوبی بدست من رسیده
سمیرا
24 بهمن 92 11:32
باگوگل کرومم نشد عزیزم
مامانی وبابایی
پاسخ
نه خاله جون
سمیرا
24 بهمن 92 14:56
چه خبری إن شاءالله خیریه
مامانی وبابایی
پاسخ
اگه خدا بخوادو شهدا بطلبن قراره سفرم جور بشه و برم راهیان نور دعا کن سمیرا جون
مامان خانمی
26 بهمن 92 11:16
سلام عزیزم ممنون که بهم سر زدی و اینقد احساست به احساسم نزدیکه با این عکس دلمو هوایی کردی و منو یاد خاطرات خادمی و زائریم واسه شهدا انداختی اشکم و درآوردی عزیزم ایشالله که بتونم یه روز محمدسجاد رو هم ببرم اونجا رو ببینه
مامانی وبابایی
پاسخ
ایشالله گلم
شیما
26 بهمن 92 21:22
خیلی دلم برا اینجا(همین جایی که عکسشو زدی)دلم تنگ شده شهدا....
مامانی وبابایی
پاسخ
ایشالله جواب دل تنگت رو با زائر شدنت بدن خواهر